برگزیدهها
بیشترین بازدید
چهار دهه جنایت
۲۸مهرماه زادروز سردار ملی ستارخان، غرور امیرخیز آذربایجان و ایران
ستارخان سردار بزرگ انقلاب مشروطه
۲۸ مهر, ۱۴۰۰
ستارخان سردار ملی راهگشای انقلاب دمکراتیک در مشرق زمین
ستارخان از سرداران آذری و ترکزبان جنبش مشروطه ایران است که به سردار ملی ملقب شده است. بیشک او سردار بزرگ انقلاب مشروطه ایران بود. و میتوان او را راهگشای انقلاب دمکراتیک در مشرق زمین در زمان خودش شمرد.
ستار در ۲۸مهر۱۲۴۵ در بیشک ورزقان در منطقه ارسباران بدنیا آمد. وی از کودکی به همراه پدرش در روستاهای اطراف ارسباران به شغل پارچه فروشی مشغول بود. برادری به نام اسماعیل داشت که بدست نیروهای دولتی کشته شد. به همین دلیل او به همراه خانواده به تبریز مهاجرت کرده و در محله امیرخیز ساکن شدند.
گرفتن لقب خان از سوی مظفرالدین میرزا
ستار درجوانی از لوطیها و جوانمردانی بشمار میرفت که همواره از افراد ضعیف حمایت کرده ومانع از آن میشد که مورد ظلم و ستم فردی قرار گیرند. سپس به خدمت ژاندارمری درآمد و حفاظت راه مرند و خوی به او محول شد. چندی بعد مورد توجه مظفرالدین میرزا (ولیعهد) قرار گرفت. و به او لقب خان داده شد و جزو تفنگداران ولیعهد گردید. به واسطه شغل اخیرش و تحولات سیاسی که پیرامون مشروطیت در کشور پیش آمده بود. خیلی زود با جنبش مشروطیت پیوند خورد و سعی نمود به آن یاری برساند.
با کشته شدن ناصرالدین شاه و به تخت نشستن مظفرالدین شاه، جنبش مشروطه ایران خیز بلندی برداشت. و نهایتا در سال ۱۲۸۵ فرمان مشروطیت را امضا نمود. اما پس از امضای این فرمان مظفرالدین شاه عمر زیادی نکرد و ۶ماه بعد از آن فوت نمود. با مرگ مظفر، محمدعلی به تخت نشست که از دشمنان سرسخت مشروطه و شدیدا وابسته به دربار روسیه بود.
چگونه ستارخان دوباره در امیر خیز متولد شد؟
به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی
محمد علی شاه پس از به توپ بستن مجلس شورای ملی در تهران و سرکوب انقلاب مشروطه، روی به آذربایجان آورد. زیرا هنوز در آذربایجان، آتش مشروطهخواهی شعله میکشید. محمد علی شاه عینالدوله را فرمان داد که این شعله را خاموش کند و او را با لشگری همراه با ساز و برگ فراوان روانه تبریز نمود. در این لشگر کشی، فرمانده نظامی اصلی، لیاخوف روسی بود. و رضاخان هم به عنوان یک سوارکار نظامی درآن حضور داشت.
با صف آرایی لشگر شاه و رزمندگان ستار در تبریز، جنگ سختی درگرفت. در این جنگ نابرابر، ۱۴۰نفر از نیروهای مهاجم کشته و ۵۰نفر از مشروطه خواهان همراه ستارخان شهید میگردند. اما نهایتا مجاهدین آزادیخواه پیروز شده و نیروهای دولتی را پس میرانند.
انقلاب مشروطه ایران، نبرد دو نیروی اصلی تاریخ
با نگاهی عمیقتر به انقلاب مشروطه، میتوان بروشنی دریافت که این جنبش، در واقع رودررویی دو نیروی اصلی تاریخی در برابر هم بود. در یکطرف نیروهای مزدور شاه وفئودالهای بزرگ وارتجاع داخلی، که توسط امپراتوری روس هم پشتیبانی میشدند. در طرف دیگر مردم بودند و رهبران پاکبازشان. رهبرانی همچون ستار خان و باقرخان و میرزا کوچک خان و کلنل پسیان و دهها دلیر مرد بینام و نشان دیگر.
پیشتازی در سرنوشت مردم
ستارخان در این برهه از زمان که سرنوشت مردم و پیشرفت جنبش آزادیخواهی به نقطه بلوغ خود رسیده بود، پیشتاز این جنبش گردید. فرمانده جنبشی که راه رشد ملی و دمکراتیک ملتی را میپیمود و ملت اسیر ایران سالهای سال بود که از داشتن چنین رهبرانی محروم بودند. در خلاء این رهبری و چنین رادمردانی بود که نیروهای پسمانده ارتجاعی با چاشنی استعماری، همچنان بر گرده مردم سوار شده و راه هرگونه نوآوری و آزادیخواهی را بسته بودند.
در سال۱۳۲۵، به پاس رشادتها و از خودگذشتگیهای این سرداران، انجمن ایالتی آذربایجان به ستار و باقر لقبهای سردارملی و سالار ملی اعطا کرد. تبریز به مدت ۱۱ماه توسط قشون دولتی محاصره شده بود و مانع ورود هرگونه آذوغه به شهر بودند. محمدعلی شاه فرمان داده بود که آنقدر باید به تبریز سخت گرفت تا دست از مقاومت بردارند. اما مجاهدین تبریز با خود عهد کردند که علف بیابان بخورند اما در مقابل استبداد سر خم نکنند.
پیروزی و مهاجرت به تهران
ستارخان و باقر خان توانستند با مقاومت دلیرانه خود خواسته مردم را به پیش برده و نهایتا مدتی بعد به تهران مهاجرت کردند. مردم تهران که خبرها و آوازه سردار و سالار ملی را بسیار شنیده و برآن بالیده بودند، استقبال با شکوهی از آنان به عمل آوردند. آنها با ورود به مجلس شورای ملی، از طرف همه نمایندگان مورد تجلیل باشکوهی قرار گرفتند و به نشانه تقدیر دو لوح طلاکوب به آنها تقدیم کردند.
اما سیاست بر پاشنه دیگری چرخید و پس از تروز سیدعبدالله بهبهانی دولت تصمیم گرفت که کلیه نیروهای مسلح خلع سلاح شوند. ستار که این حرکت را نوعی توطئه برای خلع سلاح مجاهدین و مبارزین آزادیخواه میدید با آن مخالفت نمود.ستارخان در تهران فقط با تعدادی از نیروهای خود حضور داشت و مانند تبریز و محله امیرخیز در بطن مردم خود نبود. به همین دلیل پس از حمله نیروهای دولتی به قوای ستار خان، پای او تیر خورد و ۳۰تن از همرزمانش کشته شدند. در ادامه درگیریها ۳۰۰تن از نیروهایش نیز به اسارت نیروهای دولتی درآمدند.
ستارخان پس از ۴سال پس از این حادثه، نهایتا در تاریخ ۲۵ آبان سال ۱۲۹۳ درگذشت و درمحوطه باغ طوطی که درجوار حضرت عبدالعظیم در شهرری است به خاک سپرده شد.
- بازدید: ۳
افزودن دیدگاه جدید