برگزیدهها
بیشترین بازدید
چهار دهه جنایت

نقش رفسنجانی در قتل فریدون فرخزاد
August 08, 2017
برگرفته از رمان مستند «ترور در بن»
انتشارات استرنوس. آلمان ۲۰۱۵
نوشتهی میرزا آقا عسگری مانی
در خانهی رئیس جمهور
۱۹۸۹ - تهران
«آنان که به آیات ما کافر شدند بزودی به آتش دوزخشان در افکنیم؛ که هرچه پوست تن آنها بسوزد، به پوست دیگرش مبدل سازیم؛ تا بچشند سختی عذاب را؛ که همانا خدا مقتدر و دارای حکمت است.» سوره النساء. آیه ۵۵
رئیس جمهور، همسر و دخترش روی مبلهای چرمی لوکسی لم داده و مبهوت به تلویزیون چشم دوختهاند. در سکوتی تلخ و ناگوار، ویدیوی شومن تبعیدی ایران از تلویزیون پخش میشود:
«این روحانیون که به گردن نوجوانان ایرانی کلید بهشت میاندازند و آنها را روی میدانهای مینگذاری شده در مناطق جنگی ایران و عراق میفرستند، این آقایان که صبح تا شب از منبر و رادیو و نماز جماعت و تلویزیون تبلیغ شهادت میکنند و مردم را تشویق میکنند برای فتح اسرائیل و بیتالمقدس، باید اول به جنگ مقدس علیه صدام بروند و عراق را تصرف کنند؛ چرا خودشان به جنگ نمیروند؟ چرا بچهها و بستگان خودشان را به این باصطلاح جنگ حق علیه باطل نمیفرستند؟! اگر مرگ خوب است، اگر شهادت وظیفهی دینی هر مسلمان است، چرا اینها خودشان به جبهه نمیروند؟! تا حالا بیش از نیم میلیون جوان ایرانی در این جنگ کِشدار و بیهوده با عراق کشته شدهاند، بیش از یک میلیون جوان، زخمی، معلول، شیمیائی و روانی شدهاند، بیش از هزار میلیارد دلار به کشور ما زیان وارد شده؛ رژیم به بهانهی جنگ، دادگاههای صحرائی و جنگی درست کرده و صدها و صدها ایرانی روشنفکر، مخالف جنگ و مخالف حکومت اسلامی را اعدام کرده؛ به بهانهی این که کشور در حال جنگ است، چنگ بر مواد غذائی انداختند، احتکار کردند و با دهها برابر قیمت به مردم بدبخت ایران فروختند؛ آخوندها بر صادرات، بر واردات، بر درآمد نفت، بر انبارهای ارزی ایران، بر منابع زیرزمینی، بر کارخانهها و بر اموال مردم چنگ انداختند. اینها در سایهی اسلحهی پاسداران و کمیتهچیها، در همین هشت سال جنگ، بیتالمال مردم ایران را به غارت بردند و در حسابهای شخصیشان در بانکهای خارجی ذخیره کردند…»
رنگ چهرهی رفسنجانی، به تیرگی گرائیده و ضربان قلبش شدت گرفتهاست. با صدایی گرفته، از دخترش میخواهد ویدیو پلیر را خاموش کند، کاست ویدئو را بیرون آورده و به پدرش بدهد. فائزه، دختر جینپوش هاشمی، اوامر پدر را بجا میآورد. سکوت کُشندهای سالن بزرگ پذیرائی رئیس جمهور اسلامی را در منزل شخصیاش در تهران فرا گرفتهاست. چهرهی رئیس جمهور و اعضاء خانوادهاش را غبار بهت و خشم پوشاندهاست. عفت، زن چاق حجهالاسلام، با زحمت از جای برمیخیزد، با چهرهای درهم و اندوهزده به سوی آشپزخانهی بزرگ میرود تا برای شوهرش چای تازه بیاورد. برمیگردد. چای را در فنجانی که در سفر هفتهی پیشاش از پاریس خریده، جلوی شوهر میگیرد. هاشمی روی مبل بزرگ و پهنی ولو شده. این مبل ویژهی اوست. همسر رئیس جمهورِ مرموز و مقتدر رژیم ملاها در تهران، میرود سر جایش مینشیند: « اکبر! حتا حاجآقا خامنهای و دیگر مسئولان نظام هم نباید این حرفهائی را که فریدون فرخزاد علیه تو و پسرمان محسن گفته بدانند! چون ممکن است در رقابتهای بعدی سیاسی، از این ویدئو علیه خود ما سوء استفاده بکنند!»
رئیسجمهور سعی میکند ظاهری خونسرد داشته باشد، اما رنگ پریدهی چهره و لرزش دستانش به هنگام برداشتن فنجان چائی، نشان از غوغای درونی او دارد: « کار از کار گذشته است عفت! خبر دارم که بسیاری از مسئولان نظام، ویدئو را دیدهاند!»
این چندمین ویدئو از شوهای سیاسی فرخزاد است که نیروهای اطلاعاتی از سفارتخانههای ایران در اروپا، جهت اطلاع رئیس جمهور آوردهاند؛ همراه با این یادداشت: «فرخزاد، سه خط سیاسی و فرهنگی را همزمان روی صحنه پیش میبرد: پرگویی به بهانهی خرافات دینی، ضدیت با حکومت مقدس اسلامی، تلاش برای بسیج کردن ایرانیان ضدانقلاب متواری، علیه نظام»
رئیسجمهور میدانست که هربار صدها و صدها نفر ایرانی در کشورهای اروپائی و کانادا، به کنسرتهای فرخزاد میروند تا هم آواز او را بشنوند، هم برقصند و بخندند، هم از وضعیت ایران بشنوند. آنها از این شوها فیلم میگیرند و در میان ایرانیان دیگر توزیع میکنند. کافی است یکی از نوارهای کاست یا ویدئوی فرخزاد بطور غیرقانونی به داخل ایران برسد، آنگاه در زنجیرهای از کپی و تکثیر، در هزاران نسخه میان مردم بویژه در تهران دست به دست میشود. رئیس جمهور، کاست ویدئو را روی میز کوچک کنار مبلاش میگذارد. هنوز جملات شومن بزرگ و شورشی ایران، در این شوی سیاسی-هنریاش در پایتخت بلژیک، در مغز علیاکبر هاشمی بهرمانی، همچون ضربات ناقوس مرگ طنینافکن است: «همین الان که جوانان ایرانی در جبهههای جنگ ایران با عراق در حال مبارزه و جان دادن هستند، آقای محسن هاشمی، فرزند اکبر هاشمی، در همین بلژیک مشغول عیش و نوش و به قول خودش، درس خواندن است!»
هاشمی جملهای را چند بار زیرلب تکرار میکند، بار آخر بلندتر، بگونهای که زن و دخترش میشنوند: «سر به نیستش میکنیم!» فائزه که پنداری مدتی در ذهنش دنبال راهحلی بوده و نیافته، با چهرهای متفکر میپرسد: «او در آلمان پناهندهی سیاسی است! چگونه میشود سربه نیستش کرد؟!» هاشمی جرعهای از چایش را با بیمیلی مینوشد. برمیخیزد و همچنان که هیکل سنگینش را میکشد، به اتاق شخصیاش در همان طبقه میرود. لوستر بزرگ بلور، اتاق فراخش را روشن کرده است. تلفن را برمیدارد. شمارهای را میگیرد:
« • حاج آقا فلاحیان؟!..
_ بله من هستم!
• فردا ساعت ۱۰ صبح به دفتر من تشریف بیاورید! با شما کار مهمی دارم!»
صدای فلاحیان وزیر اطلاعات و امنیت، در کابینهی هاشمی، از آنسوی خط، همچون صدای تیر، در گوش رئیس جمهور میپیچد:
« _حاج آقا! امشب منابع اطلاعاتی، آخرین جمعبندیهای اخبار هفته را تحویلم دادند. از قرار معلوم ویدئوی سخنرانی فرخزاد علیه نظام و علیه شما، در هزاران نسخه میان مردم تهران دست به دست شده. مردم از افشاگری او علیه شما حرف میزنند! این خبر را از ۵۲۳ منبع اطلاعاتی که برای مردم ناشناساند، دریافت کردهام!
• جناب فلاحیان! فعلا آمار را در اختیار کسی قرار ندهید! من هم از جاهای دیگری همین حرفها را شنیدهام! ملاقات فردای ما روی همین موضوع است. این مرتیکهی مزلف و مطرب، گندهتر از دهانش حرف میزند! شده موی دماغ نظام.
_ حاج آقا! عوامل اطلاعاتی ما در آلمان او را زیر نظر دارند. جیک و بوکش را شناسائی کردهاند. این بار اولش نیست که روی صحنه و در برابر دوربینهای ضدانقلاب، علیه دین مبین اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی وراجی میکند! ضدانقلاب خارج ازکشور، از گفتههای این بچه مفعول دارند نیرو و امید میگیرند! ترس مردم از نظام، شکاف برداشته! ما میدانیم چه کسانی این ویدئوها را تکثیر کرده و از مرزها بطور غیرقانونی وارد کشور کردهاند. تا دیروز دو تا از توزیعکنندههای این ویدئو به دام مأموران وزارت اطلاعات که خود را خریدار مشتاق جلوه داده بودند، افتادهاند! سروصدای این رقاص فراری در شهرهای بزرگ ایران هم پیچیده! مردم با اشتیاق، نوارها و ویدئوهایش را نگاه میکنند! »
هاشمی، دستمالی از روی میز بزرگ کارش برمیدارد و پیشانی خیس از عرقش را پاک میکند. بعد عرق گردنش را خشک میکند. یکی دو نفس عمیق میکشد تا بتواند به وزیر اطلاعاتش چند جملهای پاسخ بگوید. فلاحیان میپرسد:
« _ حاجآقا!، تا دیر نشده باید کاری کرد. به نظر شما تکلیف شرعی چیست؟! »
رئیسجمهور بیآنکه پاسخی بدهد، خداحافظی میکند و گوشی را روی تلفن کلاسیک طلائیرنگش میگذارد.
بریدهی یکی از روزنامههای تبعیدی را که برگ نخست پوشهی «اخبار ضدانقلاب خارجنشین» است، شتابزده میخواند:
«…هاشمی همواره یکی از سه مهرهی بزرگ رژیم جمهوری اسلامی در سیاست، جنایت، تصمیمگیری برای جنگ یا صلح، معامله یا زدوبند سیاسی، زدوبند با سران کشورهای خارجی، صدور فرمان قتلهای زنجیرهای روشنفکران و مخالفان سیاسی خود و خمینی بوده است. حالا فریدون فرخزاد شومن، شاعر و آوازخوان تبعیدی ایران در آلمان، تیغ تیز افشاگریهایش را بر گردن او و خانوادهاش گذاشته است. آن هم درست در زمانی که رفسنجانی رئیس جمهور است و هر روزه در نظامی که او اداره میکند، جسد مخالفین در خیابانها، خانهها، زندانها و بیابانها یافته میشود…»
• ترور در بُن
روایت مستند یک ترور
سرگذشت و ترور فریدون فرخزاد
نویسنده: میرزاآقا عسگری(مانی)
ناشر: استرانوس. آمازون
ترور در بن، همراهی گام به گام است با زنده یاد فریدون فرخزاد از کودکی تا مرگ.
ترور در بن، همچون یک فیلم مستند و گیرا، شما را با ژرفای زندگی یک هنرمند پرشور، خلاق، بیتاب و مبارز با نام فریدون فرخزاد آشناتر میکند.
کتابی متفاوت، بیپرده، و متکی بر اسناد.
در این کتاب، ضمن روایت زندگی فریدون فرخزاد و بازآفرینیِ فضاهائی که در آن میزیسته، از اسناد، نوشتهها وگفتههای افراد گوناگونی که دربارهی او اظهار نظر کردهاند، بهره گرفته شده تا این کتاب، رمانی تخیلی جلوه نکند. در عین حال، تلاش این بوده است تا از ارائهی یک کتاب صرفا تحقیقی، خشک و مستند پرهیز شود. به این امید که خوانندگان، راحتتر رویدادهای زندگی فرخزاد را دنبال کنند.
روایتی حیرتانگیز از زندگی مردی که از چندین منظر، در برابر خرافه، ستم و ایرانستیزی ایستاده بود.
ترور در بن، سند پایداری ایرانیان معاصر در برابر عالیجنابان خونخوار در ایران اسلامی است.
ترور در بن، کتابی که به کتابخانهی شما روحی تازه میبخشد.
شما میتوانید کتاب ترور در بن را از ناشر آن در اروپا سفارش دهید:
- بازدید: ۱۳۲۹