برگزیدهها
بیشترین بازدید
چهار دهه جنایت
امیر طاهری: تخریب سیمای آیتالله حسینعلی منتظری، اعدام داماد او و قرار دادن اعضای خانوادهاش در حصر یا زندان نشان داد که این رژیم حتی به بنیانگذاران خود رحم نمیکند. امروز نیز بیش از ۲۰۰۰ روحانی و طلبه در زندانهای نظام خمینیگرا گرفتارند.
سکوت فقها و مراجع سنتی باعث شده است که آخوندهای ردهپایین، شاید برای حفظ آبرو یا حتی جان خود، در خانه بمانند یا مانند حجتالاسلام محمد خاتمی برای دلسرد کردن مردم، سکوت چند ساله خود را بشکنند. خاتمی در بیانیه اخیرش میگوید: «براندازی نه ممکن است و نه مطلوب.»
آنجا که «نه ممکن است» مطرح است، باید پرسید آیا خاتمی علم غیب دارد و میتواند آینده را ببیند؟ اما واژه کلیدی در بیانیه دوآستری او لغت «مطلوب» است. یعنی ایشان خواستار تغییر رژیم نیستــ حتی اگر کشتی خمینیگرایان روی دریایی از خون شناور بماند. با این حال، خاتمی میپذیرد که تعداد ناراضیان از اوضاع کنونی کشور چندین برابر معترضانی است خیابانها را اشغال کردهاند.
علما و فقهای سنتی اگر بخواهند صنف خود را از مهلکه برهانند، نمیتوانند ساکت بمانند. ما از آنان انتظار نداریم که به معترضان بپیوندند. حداقل انتظار ما این است که از صنف خود دفاع کنند و نشان دهند که اکثریت دهها هزار آخوند در ایران، عراق، لبنان و دیگر کشورهایی که شیعیان در آنها حضور دارند، نظام خمینیگرا را تایید نمیکنند. علما و فقهای سنتی بیتردید میدانند که قیام کنونی جوانان ایران فقط قله کوه یخ را نشان میدهد.
روحانیت شیعه، در سطح میانی و پایین، حساب خود را از نظام خمینیگرا جدا کرده است. در حال حاضر، تعداد روحانیون یا آخوندهایی که کارمند یا مشاطهگر رژیماند حدود ۴۰۰۰ تن برآورد میشود، در حالی که در آمار سال ۱۳۹۰ رقم روحانیون شیعه در ایران ۱۲۰ هزار تن اعلام شد. در سالهای اخیر، بیش از ۵۰۰۰ روحانی و طلبه علوم دینی از ایران به عراق مهاجرت کردهاند و بدینسان، از نظام خمینیگرا تبری جستهاند.
برائت از این رژیم را بعضی روحانیون ایرانی اهل سنت و جماعت نیز اعلام کردهاند. آنان میدانند که نظام خمینیگرا نه جمهوری است و نه اسلامی و نه ایرانی. این نظام بر اساس کیش شخصیت بنا شده است و بدینسان، تجسم نوعی شرک به شمار میرود. این نظام با عاملان بزرگترین کشتارهای معاصر مسلمان همدوش و متحد استــ از چین کمونیست گرفته تا روسیه پوتین و سوریه بعثی.
حداقل کاری که مراجع و فقها میتوانند بکنند این است که، حتی با لحن احتیاطآمیز سنتی، بگویند: ما از اینها نیستیم و اینها از ما نیستند.
از آنجا که شیعه اثنیعشری فاقد سازمانی کلیسایی است، تعیین اینکه چه کسانی را میتوان در صدر مراجع و فقها دید دشوار است. اما آنانی که جامعه تشیع را مطالعه میکنند، امروز روی چند اسم بهعنوان مراجع و فقهای ارشد شیعه توافق دارند: آیات عظام علی حسینی سیستانی، حسین وحید خراسانی، موسی شبیری زنجانی، جواد علوی بروجردی، صادق حسینی شیرازی، محمد اسحاق فیاض و محمد باقر ایروانی.
بدینسان، مخاطب این مقاله آقایان مذکور در فوق هستند که در چند دهه گذشته از دژ شیعه سنتی در برابر حملات مستقیم و غیرمستقیم دشمنانی مانند صدام حسین، روحالله خمینی، علی خامنهای و گروههای تروریستی وابسته به نظام خمینیگرا دفاع کردهاند.
بیش از چهار دهه ظلم و فساد و سوءاستفاده از دین و مذهب در ایران، شیعه اثنی عشری را، شاید برای اولین بار در پنج قرن اخیر، با خطر اضمحلال روبرو کرده است. بعضیها ممکن است بگویند چه بهتر! بعضی دیگر ممکن است به من حمله کنند که چرا برای روحانیتی که امروز با خشم جوانان ایران روبرو است دلسوزی میکنم.
پاسخ من این است: تشیع جزئی از کل ایران است و ما خواستار یک ایران متحد بر اساس کثرتیم که با حفظ سنن دینی، مذهبی، فرهنگی و تاریخی خود، در پی ساختن آینده بهتری استــ ایرانی که در آن برای همه ادیان و مذاهب و همچنین برای بیدینان و حتی دینستیزان فضای آزاد در چارچوب قانون فراهم باشد.
در ایران آینده، هر چیزی به جای خویش نیکو خواهد بود. در ایران آینده، اگر آزادی برای همه نباشد، برای هیچکس نخواهد بود.
آیا حوزههای ساکت این صدا را خواهند شنید؟ والله اعلم بالحقایق الامور.
@AmirTaheri4
- بازدید: ۱۲
افزودن دیدگاه جدید