ماجرای نامه ی ۳۲ تن نمایندگان کنِسِت(پارلمان) اسرائیل به وزارت امور خارجۀ اسرائیل.

           ماجرای نامه ی ۳۲ تن نمایندگان کنِسِت(پارلمان) اسرائیل به وزارت امور خارجۀ اسرائیل.

      هنوزچند روزی بیش ازبرگشت شاهزاده رضا پهلوی، از کشوراسرائیل که به دعوت آن دولت صورت گرفته بود نگذشته بود که ۲۲ تن نمایندگان مجلس اسرائیل( کنست)، درنامه ای به وزارت خارجه آن دولت خواهان حمایت اسراپیل از اقلیّت آذری درایران و تمایلات ملی گرایانه ی آنها برای مقابله با حکومت جمهوری اسلامی شده اند! که شاهزاده درتوئیتی درواکنش به این نامه نوشت: تعرّض کلامی ۳۲ نماینده ی مجلس اسرائیل به تمامیّت ارضی ایران غیرقابل پذیرش و درخدمت رژیم ضد ایرانی جمهوری اسلامی است و این اظهارات نابخردانه درتقابل با مواضع رهبران و مقامات ارشد اسرائیل دردیدار هایی است که با آنها داشته ام.

       تجربه های تاریخی – سیاسی؛ همواره حکایتگررفتارها و گفتارهای بی وجه و غرض آلود بر علیۀ میهن مان درجهت بهره گیری های سیاسی ویا مادی بوده و هست، چرا که بسیار بعید به نظر می رسد که این ۳۲ تن ویا لااقل نیمی ازآنان، تورات نخوانده باشند ویا نشنیده باشند که کوروش بزرگ کیست، تا جایی که کوروش را درردیف پیامبران قلمداد کرده اند،آنگاه ندانند که این پادشاه بر چه کشوری فرمان می رانده و حدود وثغور کشوری بنام ایران تاکجا و شامل چه آبادی ها و شهرها بوده است! و همچنین ندانند که زبان مادری نیاکان هم میهنان آذری ما تا پنج سده پیش پهلوی با اندک تفاوت لغوی با زبان دری یا فارسی بوده است که هنوز دربسیاری از آبادی های آذربایجان رواج دارد.

       محال است ندانند که یک قوم ترک، نام سرزمین  خودرا آذربایگان و شهرها ورودها و کوه ها ی محل مسکونی خودرا تبریز، مراغه، اورومیه،مرند، اردبیل، اهر، جلفا، مُغان، خلخال، سُهرورد، سبلان، سهند، ارس ووو، نمی گذارد، هما نگونه که مردم قرقیزستان، مغولستان، قزاقستان،تاتارستان ووو،نام سرزمین آبا اجدادی خودرا بر کشورشان نهاده اند، ازاین رو و همچنین شواهد تاریخی مُستندبسیار نشان می دهد که آذربایجان همواره بخش لاینفک ایران بوده و هست و هم میهنان آذری ما در درازنای تاریخ در حفظ این بخش از خاک ایران به ویژه اززمانی که شاهان عثمانی طمع بر خاک آذربایجان داشتند(که هنوزهم به خاطر هژمونی پان تورکیسم دارند)،تا پای جان فدا کاری کردندو هربار که صفویان ویا دیگرشاهان ایرانی را در ضعف و کشمکش داخلی دیدند، وارد خاک آذربایجان شدند،اما آذری ها آنان را از آذربایجان بیرون راندند، تلاش و جانفشانی های هم میهنان آذری ما در نهضت مشروطه خواهی کاری بود کارستان، برخورد و مقابله ی آذری ها دربرابرفرقۀ چی های دموکرات بهترین گواه است، که دیدیم پیش از آنکه نیروی نظامی دولت وارد آذربایجان شود،این هم میهنان غیرتمند ما به حساب فرقه چی ها رسیدند.

       جای تردید نیست آنچه که این نمایندگان را واداشت تا چنین خزعبلاتی را نسبت به تجزیه ی بخشی از خاک ایران   سرهم کنند، درجهت اهداف سیاسی در منطقه است ویا احتمالاً تطمیع شدگانی باشند که به عمد خودرا به نادانی نسبت به تاریخ سرزمین ما زده اند، درغیر این دو وجه محال است حتا یکی از امضاء کنندگان نامه ی کذا نداند ایران در طول ایام به خاطرعدم شایستگی بسیاری از فرمانروایانش به ویژه پس از حملۀ اعراب،بخشهایی از سرزمین خودرا ازدست داده است وآنچه که ازایران باقی مانده از کشوری ستانده نشد و ضمیمۀ خاک ایران نگردید وهمه ی مردمانش از هر قوم وعشیره و دیارطیّ سده ها مانند یک پازل درکنار هم و زیر یک نام وپرچم زندگی کرده اند، شایسته بود که این ۳۲ تن دلسوزیکی دو گروه کم شمار جدایی طلبِ مزدور بیگانه، که لاطایلاتی ازباب ملیّت و آذربایجان جنوبی سرهم می کنند،کمی هم نگاهی نه به راه دوربلکه در چند قدمی خود کرده ازبرای آوارگان فلسطینی و فلسطینی های درفضای امنیّتی دولت اسرائیل به مدت ۷۵ سال گرفتار آمده واز مزایای یک کشورمحروم مانده و به گدایی افتاده  دل بسوزانند.
                               توچه دانی که در کواکب چیست ــ که ندانی که درسرای تو کیست!؟

       شوربختی نسلهای اخیرما به خاطر توطئه هایی بود، که از خارج نشأت گرفته وآنچنان تبلیغی برعلیۀ رژیم پیشین  در جهت منافع سیاسی و اقتصادی خود براه انداخته بودند که حتا روشنفکران و تحصیلکردگان  ما نیزمسخ شدند وبه برپایی رژیمی با حکومتگرانی از غار کهف بیرون آمده لبیک گفتند، که هرآنچه در طول تاریخ از عقب ماندگی و نکبت و ازدست دادن بخشهایی ازخاک میهن برما گذشت از نادانی و عدم شایستگی بود که به گفته ی امیر کبیر،مرد بزرگ تاریخ ما،مملکت به مردم دانا نیاز دارد وبس. جای تأسّف است که با همه ی آنچه که برسر ما ازنادانی آمده است،عبرت نگرفته ایم.

       شرایطی را که حکومتگران اسلامی برای همه ی مردم ما و منطقه طیّ ۴۴ سال فراهم آورده، بدیهی است که همسایگان در مقابله با حکومت هرزه مرضی با نام اسلامی در ایران، از تلافی و سود جویی به هر طریق باز نمی مانند، از یک سو رژیم باکو ضمن تحریک گروهی جدایی طلب؛ به انتشار نقشه ای برای آموزش در نهادهای آموزشی، آذربایجا ن و زنجان و بخشی از گیلان و چند شهر وآبادی را جزءِ خاک خود می داند واز سویی دیگردولت ترکیه نیزاگرچه به ظاهر دوست،اما به حمایت از گروه «گرگهای خاکستری» به جهت به ثمر رساندن هژمونی پان تورکیسم می باشد تابا پیوستن آذربایجان و سرزمین آنسوی ارس، این دو سرزمین شیعه نشین راکه حتا در گویش ترکی با گویش مردم ترکیه و باور مذهبی اختلاف دارند، به خاک  اضافه کند، کمک ترکیه به رژیم باکو در تسخیر قره باغ، از جمله زمینه سازی های دولت ترکیه برای رسیدن به چنین هدفی درآینده است. 

                                                                                   ک ــ هومان. ۲ماه می۲۰۲۳